درس تئوری‌های مدیریت، به دانشجویان کمک می‌کند تا با مفاهیم اساسی مدیریت، اصول و روش‌های مدیریتی و نقش مدیریت در سازمان‌ها آشنا شوند. این درس در برنامه‌های MBA و رشته‌های مرتبط با مدیریت به عنوان یکی از دروس اصلی قرار دارد. دو تئوری اصلی در این درس، تئوری مدیریت علمی و تئوری مدیریت انسان‌گرا هستند.

تئوری مدیریت علمی: تئوری مدیریت علمی، به عنوان یکی از اولین تئوری‌های مدیریت، تلاش می‌کند تا با بهره‌گیری از داده‌های علمی و تحلیل دقیق، مدیران را در اتخاذ تصمیمات و بهینه‌سازی فرایندهای کاری یاری کند. به طور کلی، تئوری مدیریت علمی به این فکر می‌کند که مدیران با استفاده از علم و تکنولوژی، می‌توانند عملکرد سازمان را بهبود بخشند. تأکید اصلی در این تئوری بر تقسیم کار و استفاده از داده‌های علمی در تصمیم‌گیری است.

تئوری مدیریت انسان‌گرا: تئوری مدیریت انسان‌گرا، به جای تمرکز بر بهره‌وری، به بررسی روابط انسانی در سازمان‌ها توجه می‌کند. بر اساس این تئوری، ارتباطات بین افراد در سازمان‌ها، به موفقیت و بهبود عملکرد آنها کمک می‌کند.
در تئوری مدیریت انسان‌گرا، مدیران باید تلاش کنند تا با ایجاد فضای کاری مناسب و حفظ ارتباطات مثبت در سازمان، انگیزه و اعتماد به نفس کارکنان را افزایش دهند. بر این اساس، این تئوری بر روی اهمیت ارتباطات میان فردی، رفع تنش‌های روانی، افزایش رضایت شغلی و بهبود عملکرد افراد تاکید دارد.

از دیگر مباحثی که در درس تئوری‌های مدیریت مطرح می‌شود، می‌توان به تفاوت بین رهبری و مدیریت، روش‌های مدیریت تنظیمی و روش‌های مدیریت استراتژیک اشاره کرد. در این درس، دانشجویان با مهارت‌های لازم برای انتخاب روش‌های مناسب مدیریت در شرایط مختلف، آشنا می‌شوند. همچنین، در این درس، به مطالعه موارد مشابهی از تجربیات مدیریتی در شرکت‌ها و سازمان‌های مختلف نیز پرداخته می‌شود.

تاریخ عقاید اقتصادی بسیار گسترده است و به دوران‌های مختلف تاریخی و مناطق جغرافیایی متفاوت اشاره دارد. در اینجا به طور خلاصه، چند خط درباره تاریخ عقاید اقتصادی از اوایل تاریخ تا کنون آورده شده است:

– در دوران باستان، اقتصاد اغلب بر اساس تبادل کالا و خدمات در فضای بین‌المللی و محلی بر پایه بارتری و تعاملات تجاری برقرار بود. برخی از قدیمی‌ترین مکاتب اقتصادی مانند مکتب فارابی و ارسطو بر پایه این مبانی ایجاد شده‌اند.

– در دوران رنسانس، فکر اقتصادی روشنگرانه‌تری شکل گرفت و نظریاتی از قبیل مرکانتیلیسم (Mercantilism) مطرح شد که بر افزایش ثروت و قدرت ملی تمرکز داشت.

– در قرن ۱۸ و ۱۹، مکتب فیزیوکراتیک (Physiocracy) و کلاسیکالیسم (Classical economics) به وجود آمدند که بر تأثیرات عوامل اقتصادی از قبیل عرضه و تقاضا، قیمت‌ها، آبادانی و مسائل مربوط به تولید و توزیع تمرکز داشتند.

– در قرن ۲۰، نظریات جدیدی نظیر نئوکلاسیکالیسم (Neoclassical economics) و اقتصاد نوین (New Economics) شکل گرفت که بر تعادل بین سرمایه و کار، نظام مالی، نقش بخش دولت و نظریه بازار آزاد تمرکز داشتند.

– همچنین، از اواخر قرن ۲۰، تحولاتی مانند اقتصاد سبز (Green economics) و اقتصاد رفتاری (Behavioral economics) نیز بر پایه ایده‌های جدید و به روز شده تری ایجاد شده‌اند.

درس اصول و مبانی علوم شناختی تجارت در واقع به بررسی تاثیر علوم شناختی در زمینه تجارت و بازاریابی می‌پردازد. در این درس، مباحثی همچون روان‌شناسی مصرف کننده، شناخت ارزش و نوعیت محصول، عوامل تصمیم‌گیری خریداران، رفتارهای اجتماعی و فرهنگی و ارتباطات بازاریابی بررسی می‌شوند. به طور کلی، این درس به دانشجویان کمک می‌کند تا با استفاده از علوم شناختی، بهترین راهکارهای بازاریابی را برای فروش محصولات خود پیدا کنند.

درس تاریخ شناختی بازارسازان به بررسی زندگی و شغل بازارسازان معروف در گذشته و نحوه تأثیرگذاری آن‌ها بر صنعت بازاریابی می‌پردازد. در این درس، دانشجویان بازاریابی از زندگی و دوران کاری بازارسازانی همچون پیتر دراکر، دیوید اوگیلوی، فیلیپ کوتلر، جیمز کلی، ویلیام دورانتی و… آشنا می‌شوند و با تحلیل کارکرد آن‌ها و روش‌هایی که برای توسعه بازاریابی و تبلیغات استفاده کردند، مفاهیم مهمی را در زمینه بازاریابی و تبلیغات فرا می‌گیرند.